1
بسم الله الرحمن الرحیم
من خانوم مــآدَر تصمیم دارم 7 تا بچه داشته باشم که تا الان خدای مهربون به من و اقای پدر 1 دونه فرشته ناز بهشتی عطا کرده ... 10 ماه سنش و تمام نفس من و اقای پدر ...
و حالا کاملا اتفاقی امروز 23 فروردین فهمیدم که بازم باردارم ولی خوشحال نشدم...حتما شمایی که داری مطلب رو میخونی می پرسی تو که هف تا میخوای پس چرا ناراحتی؟جوابش اینه که بچم کوچیکه و نمیشه از شیر بگیرمش و حالا خودمم دارم درس میخونم ...چند روزی بود همش عصبی بودم و حتی وقتی از سفر تعطیلات عید برگتیم خونه مادرم گفت مگه بارداری ؟ و من گفتم نه!چطور؟گفت:احساس میکنم بازم بارداری !!!! .... و من به احساس مادرانه ی یک مادر ایمان اوردم امروز...
خیلی حساس شده بودم این چند روز فقط دوست داشتم دعوا کنم(مادر خشن:)))
+فردا میرم دکتر برای سقط:(((
_دوست نداشتم این اتفاق بیفته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی